اصول اولیه حسابداری چیست؟
“اصول اولیه حسابداری” مجموعهای از قواعد و اصول کلی است که کلیهی حسابداران بهعنوان الگوی انجام کار، در تمام مراحل حسابداری، از آنها استفاده میکنند. علاوهبر مفروضات محیطی در علم حسابداری، برای ثبت و گزارشگری مالی، به رهنمودها و دستورالعملهای روشنتر و مشخصتری نیاز است که این دستورالعملها را اصول حسابداری مینامند.خدمات مالی و حسابداری
حسابداری براساس “دانسته ها و اصول” تشکیل شده که اغلب افراد، این دانسته ها و قوانین را با نام اصول حسابداری میشناسند. آشنایی با این اصول به شما کمک میکند تا حسابداری را بهتر بشناسید و بخشهای مختلف آن را بهتر درک کنید. اغراق نیست اگر بگوییم این اصول تقریبا در همهی موارد مرتبط با حسابداری نفوذ کردهاند. در اینجا با چند اصول حسابداری بیشتر آشنا می شویم:شرکت حسابداری
ـ اصل درآمد
دراین مبحث که به آن اصل درآمد می گویند که یکی از اصول اولیه حسابداری محسوب می شود و بیان میکند که درآمد، زمانی بهدست میآید که فروش انجام شود. فروش نیز در صورتی محقق میشود که خدمات یا محصولاتی فراهم شده باشد. زمانی که صحبت از فروش کالا باشد، یکی از عناصر کلیدی اصل درآمد این است که حصول درآمد زمانی اتفاق میافتد که مالکیت قانونی کالا از فروشنده به خریدار منتقل شود. به این نکته توجه کنید که درآمد با جمع کردن پول نقد حاصل نمیشود.فرسان
ـ اصل هزینه
“اصل هزینه” بیان میکند که هزینه زمانی اتفاق میافتد که کسبوکارها از محصولات استفاده یا خدماتی را دریافت میکنند. بهعبارتدیگر، اصل هزینه وجه مقابل اصل درآمد است. درست مثل اصل هزینه، اگر محصولی را دریافت کنید، دریافت این محصول بهمعنای این است که هزینهای بر شما تحمیل شده است. بههمینترتیب درمورد دریافت خدمات نیز این اصل وجود دارد؛ زمانی که خدماتی را دریافت میکنید، هزینهای بابت آن پرداخت خواهید کرد. فرقی نمیکند که صورتحساب را بعد از چند روز یا چند هفته دریافت کنید، در نهایت وقتی خدمات یا محصولاتی را دریافت میکنید، باید هزینهی آن را بپردازید.
ـ اصل تطابق درآمد و هزینه
اصل تطبیق یا تطابق با دو اصل هزینه و درآمد در ارتباط است. اصل تطبیق توضیح میدهد زمانی که درآمدی را شناسایی میکنید، باید هزینههای مرتبط را با درآمد مطابقت دهید. بهترین مثال برای اصل تطبیق کسبوکارهایی است که با فروش مجدد مواد خام در ارتباط است.
ـ اصل بهای تمامشده
اصل بهای تمامشده یکی دیگر از اصول اولیه حسابداری می باشد که توضیح میدهد مقادیر، در سیستم حسابداری باید با استفاده از بهای تمامشدهی تاریخی اندازهگیری شوند. بهعنوان مثال، اگر شما صاحب کسبوکار هستیدی و این کسب وکار، ساختمانی را در اختیار دارد، این ساختمان طبق اصل بهای تمامشده، در ترازنامه و در بخش بهای تمامشدهی تاریخی قرار میگیرد.
فرض تفکیک شخصیت
فرض تفکیک شخصیت توضیح میدهد که یک کسبوکار، شخصیتی جداگانه دارد و شخصیت آن از صاحب آن کسبوکار مجزا است. این فرض به هر واحد اقتصادی به عنوان واحدی مستقل از مالک یا مالکان آن و نیز جدا از مؤسسات دیگر نگاه میکند. همچنین طبق این فرض، شراکت نیز شخصیت جداگانه از هر دو طرف حاضر در شراکت دارد که بخشی از کسبوکار را دراختیار دارند. در نتیجه، کسبوکارها کاملا جدا، تشخیصی و تعریفپذیر هستند و میتوان آنها را از صاحبان کسبوکارها متمایز کرد.خدمات حقوقی
ـ اصل عینیت در اصول اولیه حسابداری چگونه می باشد؟
“این مبحث که همان اصل عینیت می باشد؛ بیان میکند” که در گزارشهای حسابداری باید از دادههای عینی، واقعی و سنجیدنی استفاده شود. بهعبارت دیگر، حسابداران، سیستمهای حسابداری و گزارشهای حسابداری باید با کمترین تکیه بر ذهنیت ارائه شوند. یک حسابدار، همواره درصدد است که از دادههای عینی بهجای دادههای ذهنی استفاده کند. حتی اگر دادههای عینی بد باشند و دادههای ذهنی بهمراتب بهتر بهنظر برسند.


اطلاعات حسابداری مالی و اصول آن
“این اطلاعات را مدیران، سهامداران سازمان، بانکها، بستانکاران، دولت، عموم مردم استفاده میکنند تا دربارهی سازمان و عملکرد آن تصمیم بگیرند.” سهامداران میخواهند ارزش سرمایهگذاری خود را بدانند تا برای خرید یا فروش سهمشان تصمیم بگیرند. اگر هر سازمان برای ثبت موقعیت مالی سیستم خاص خود را به کار میگرفت استخراج این نوع اطلاعات کار بسیار دشواری میشد. اطلاعات حسابداری مالی در مورد قوانین پایهای مربوط به نحوهی گزارشدهی است و هدف یکپارچگی گزارشهای مالی را دنبال میکند.
بنابراین بخاطراینکه استفاده از اطلاعات مالی آسان باشد، حسابداری باید بر مبنای قوانین و قواعد خاصی که به آنها “اصول اولیه حسابداری” میگوییم انجام شود. اصول حسابداری قوانین یا قواعدی را فراهم میکند که فعالیتهای حسابداری را هدایت میکنند. این قوانین اصول حسابداری پذیرفتهشدهی همگانی نامیده میشوند. این اصول توسط هیئت استانداردهای حسابداری مالی تعیین شده که یک کارگزار غیردولتی متشکل از حسابداران و مشارکتکنندگانی از صنایع و سازمانهاست. دلایل قانعکنندهای برای سازمانها، از ممیزی گرفته تا گزارش درآمدها برای درخواست وام از بانک، وجود دارد که به یک استاندار توافقشدهی کلی پایبند باشند.